۱۳۹۳ اردیبهشت ۲۴, چهارشنبه

چه کسی مسوول است؟

 نکته: این نوشته قبلن در روزنامۀ جامعۀ باز نشر شده!

مهاجرت و آوارگی، پدیدۀ تازه‎ای نیست. پیشینۀ آن دستکم به روزگاری بر می‎گردد که آدمیان برای خود منافعی تعریف کردند و برای رسیدن به آن حتا بر همنوعان خود عرصه را تنگ ساختند و جنگیدند. مهاجرت در متون دینی، راه گریزی آبرومندانه برای انسانی است که می‎خواهد تن به حقارت ندهد و درپای خواستۀ دیگران که خود نمی‎خواهد، قربانی نشود. با این همه اما، مفهوم مهاجرت در قیاس با گذشته، فربه‎تر شده و اشکال گوناگونی را برای خود گرفته است. خطر افتادن در دست بنیادگرایان، تهدید دولت‎های دکتاتوری، عقایید و باورهای دینی و خشونت‎های خانوادگی از مهمترین دلایل مهاجرت اند.
عکس از صفحه فس بوک افغان رفیوج
برای رسیدگی به امور پناهجویان و جلوگیری از تهدیدها و آسیب‎های احتمالی، امروزه در ساختار سازمان ملل متحد، کمیساریای عالی امور پناهندگان نیز افزوده شده است تا به داد پناهجویان برسد. منشور حقوق بشر و کنوانسیون ژنو برای حقوق پناهجویان موادی را در پیوند با حمایت از حقوق و خواست‎های پناهجویان تثبیت و دولت‎های امضا کننده آن را ملزم به اجرای آن کرده است. علاوه برآن، کشورها نیز میزان حساسیت شان را نسبت به حقوق اتباع شان در خارج از کشور افزایش داده اند.
عکس از صفحۀ افغان رفیوج
با این حال، اخیرا نمونه‎های از تبعیض آشکار کمیساریای عالی امور پناهندگان سازمان ملل و بی‎توجهی کشورهای میزبان دیده شده است. در تازه‎ترین مورد، 30 روز است که دهها تن از پناهجویان افغان در ترکیه، دست به تحصن و اعتصاب غذایی زده اند. آنها می‎گویند، با ما هم مانند پناهجویان دیگر کشورها برخورد شود. زیرا حتا سازمان‎های جهانی نیز به پناهجوی افغان نگاه خفت‎باری دارد. وگرنه، چطور ممکن است از میان 10 هزار نفری که سالانه از ترکیه تعیین کشوری می‎شوند، سهم پناهجویان افغان تنها 300 نفر باشد؟ در حالی که بین 25 تا 30هزار پناهجو در این کشور زندگی می‎کنند. از سوی هم، این پناهجویان به دلیل عدم حمایت کمیساریای امور پناهندگان، مجبور اند کار کنند. بسیاری از آنها مجوز کار نیز ندارند. با این حال، کمیساریای عالی امور پناهندگان یک سال است که روند بررسی به درخواست‎های پناهجویان را به تعلیق در آورده است. چیزی که پناهجویان را نگران کرده. نگران از دستکم ده سال به انتظار نشستن و زندگی در کشوری که عملا هیچ حمایتی از آنها صورت نمی‎گیرد. درمیان پناهجویان، زنان و کودکان و حتا اشخاص معلول دیده می‎شود که روی ولچیر راه می‎روند.
عکس از افغان رفیوج
آنها به دلایلی مختلفی مجبور به مهاجرت شده اند. از ترس مجبور شدن به تن فروشی برای تهیه مواد مخدر، از ترس کشته شدن از سوی طالبان و سرانجام به دلیل لت و کوب شوهری که سه زن دارد، تا کسانی که در اثر برخوردها میان کوچی‎ها و ده‎نشینان تمام دار ندار شان را از دست داده اند، درمیان پناهجویان دیده می‎شوند. همچنین کسانی که به دلیل رویۀ غیرقابل تحمل کشورهای همسایه، از کشوری به کشور دیگر، مهاجر شده اند. کسانی که در کشور اول شان نیز، امکانی برای ماندن ندارند و تمام پل‎های پشت سرشان شکسته است.

هرچند تا کنون کمیساریای سازمان ملل در امور پناهندگان به خواست‎های پناهجویان توجهی نکرده است، اما شرم‎آورتر از آن، سکوت وزارت امورمهاجرین و عودت کنندگان است. این وزارت باید از اتباع کشور در هر گوشۀ از جهان، صیانت کند و پیگیر مسایل مرتبط با آنها باشد. با این وجود، وزارت امور مهاجرین تا حال هیچ واکنشی در پیوند با 30 روز تحصن و اعتراض پناهجویان نداشته است. این وزارت می‎توانست از مجاری مربوط، برای تحصن کنندگان غذا یا پوشاک فراهم کند و یا هم سلامت جسمی اعتصاب کنندگان را از نزدیک نظارت کند. بدتر از آن، این وزارت حتا به پرسش‎های خبرنگاران و رسانه‎ها نیز پاسخ نمی‎دهد. مگر مسوولیت آقای جماهیر انوری صرفا در یدک کشیدن بار سنگین فساد و بدنامی‎اش در مجلس نمایندگان خلاصه می‎شود؟ اکنون پرسش این است که چه کسی مسوول حفظ جان اتباع کشور است؟ اگر کسی در جریان اعتراضات جانش را از دست می‎دهد، که باید پاسخ بگوید یا پیگیری کند؟