‏نمایش پست‌ها با برچسب جامعۀ باز//طب عدلی. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب جامعۀ باز//طب عدلی. نمایش همه پست‌ها

۱۳۹۳ تیر ۱۱, چهارشنبه

کار دشوار طب عدلی برای اجرای عدالت

اشاره: این گزارش برای روزنامۀ جامعۀ باز تهیه شده بود.
میگویند مرگ حق است، از مرگ نمی‎توان گریخت. یا به قطعیت حکم کرده اند که مرگ دیر و زود دارد، اما سوخت و سوز ندارد. معنای این حرف این است که ما سرانجام روزی به کام مرگ فرو می‎افتیم و این سرنوشت محتوم ما است. اما این که پس از مردن سر از گور در می‎آوریم یا تخت جراحی؟ مسئلۀ دیگری است. تا حالا فکر کردید، وقتی مردید، به جای کفن و دفن، پارچۀ سفیدی بپوشانند و شما را روی تخت جراحی قرار دهند؟
حتا به زبان آوردن این جمله‎ها هم وحشتناک و عصبانی کننده اند. با این وصف، هستند انسان‎هایی که پس از مرگ به جای رفتن به قبرستان، سر از سردخانه‎های طب عدلی در می‎آورند. کسانی که پس از مرگ هم روی تخت جراحی دراز می‎کشند تا تیغ تیز جراحان و پزشکان با شکافتن بدن شان راز مرگ آن‎ها را بشکافند. با داکتر ببرک چهاردهی‎وال، آمر اتوپسی (معاینات داخلی) مرکز طب عدلی کابل، به داخل سردخانۀ این مرکز می‎رویم تا سر از حال کسانی درآوریم که پس از مرگ هم باید به عالمی از سوال، پاسخ دهند.
مرکز سردخانۀ ریاست طب عدلی، شش یخچال دارد. در هر یخچال سه جسد نگهداری می‎شود. آقای چهاردهی‎وال توضیح می‎دهد، اجسادی که تحقیق روی آن‎ها ختم می‎شود، یا باید برای دفن آماده شوند، در این یخچال‎ها نگهداری می‎شوند. او می‎افزاید: «کسانی که وارث داشته باشند، جسد را از این جا تحویل می‎گیرند تا دفن کنند. کسانی که مجهول الهویه (بی‎نام و نشان) هستند، بین یک هفته تا ده روز در این سردخانه نگهداری می‎شوند و پس از آن به شهرداری کابل تحویل داده می‎شوند، تا توسط شهرداری دفن شوند. اکثرا اجسادی در این جا می‎آیند که مربوط یک رویداد جنایی باشند. مواردی مثل قتل، سوختگی و کسانی که در اثر عوارض بیرونی و مرگ جبری مرده اند.» داخل سردخانه تا حدی پاک است. به رغم انتظار من، تقریبا همه چیز منظم است. در نخستین بخش، اتاقی است که در آن افراد زنده اما آسیب دیده برای تشخیص و بررسی طب عدلی آورده می‎شوند. یک تخت در گوشه ای از این اتاق قرار دارد و در سمت دیگر، اسباب و ادوات پزشکی قرار گرفته اند.
آمر اتوپسی ریاست طب عدلی، وقتی اطمنان می‎یابد که از اجساد عکس نمی‎گیرم، مرا داخل سردخانه می‎برد. جایی که هرچند کاکا احمدزی به تازگی آن را پاک کرده و با آب شسته، اما بوی جسدهایی که هنوز منتظر شکافته شدن هستند، به مشام می‎رسد. جسدهای که در اثر سوختگی، کاملا نابود شده اند و به سختی می‎توان تشخیص داد، قبل از سوختن بدنی شبیه بدن ما داشته اند. یا جسد مقتولی که در انتظار شکافته شدن، روی تخت جراحی خوابیده است. داکتر چهاردهی‎وال توضیح می‎دهد: «این جا اتاق فوتی است. جایی که معمولا مرده‎ها را برای بررسی پزشکی و تشخیص علت مرگ شان می‎آورند. هم عملیات اتوپسی (معاینات داخلی که شامل شکافتن اعضای بدن، مانند باز کردن بطن، سینه و سر و بقیه اعضای بدن می‎شود) این جا صورت میگیرد و هم چنان معاینۀ ظاهری نیز در همین جا صورت می‎گیرد.» امکانات این اتاق زیاد چشمگیر نیستند. ظاهرا یک تخت، لامپ و یک صندوق سفید در آنجا وجود دارند. اما در عوض دستگاههای سردکنندۀ خوبی وجود دارد و یخچال‎ها هم نو اند. می‎توان گفت جایی که بدن ها را می شکافند و اجساد را نگهداری می‎کنند، محلی است با یک فضای سرد، چند تخت جراحی، دو اتاق معاینه و شش یخچال. تنها چیزی که این محل را خاص و وهمناک می‎سازد، این است که در تمام نقاط آن، وجود مردهها را می‎توان حس کرد.
وقتی این متخصص جراحی به راحتی نزدیک جسد می‎شود و با من در مورد آن حرف می‎زند، بدنم سرد می‎شود، سعی می‎کنم آن را نبینم و می‎کوشم نشانه‎های ترس را از صورتم پنهان کنم، تا او به ارائۀ توضیحاتش ادامه بدهد. اما دیدن بدن‎های شکافته شده در حالی که مرده اند، اصلا شوخی بردار نیست. در این لحظه به کاکا احمدزی نگاه می‎کنم که کار همه روزه اش پاک کردن این اتاق ها و کشاندن اجساد از یک محل به محلی دیگر است.
رقم دقیق سردخانه‎های شهرکابل و ولایات کشور روشن نیست. زیرا آنطور که مسئولین وزارت صحت عامه و رییس مرکز طب عدلی با من گفت، بسیاری از شفاخانه ها که امکان گرفتن یخچال و محل نگهداری آن برخوردار اند، سردخانۀ اجساد نیز دارند. با این تفاوت که شفاخانه‎های غیر از طب عدلی، اجسادی که دارای پروندۀ حقوقی یا جرمی باشند را نگهداری نمی‎کنند.

دشوار، اما ممکن
طب عدلی پدیدۀ نوپا است. به صورت جدی در کشور از سال 2010 به این طرف، مورد توجه قرار گرفته است. برنامۀ عدالت انتقالی که از سوی نهادهای مدافع حقوق بشر حمایت می‎شد، برای نخستین بار به صورت جدی برای آموزش افغان ها و تربیۀ نیروی کدری در این بخش، مبادرت ورزید. مرکز ریاست طب عدلی در کابل سه سال پیش ساخته شده است.
داکتر ببرک چهاردهی‎وال می‎گوید، کسانی که در طب عدلی مشغول اند، از امتیاز خطر صد در صد برخوردار اند. امتیازی که کاکا احمدزی را توانسته است در سردخانه نگهدارد. او می‎گوید، معلوم است که از شغلش راضی است. زیرا از یک سو کاری غیر از این بلد نیست و از سوی هم، به جای ده هزار افغانی در یک ماه، این جا با امتیازی که دارد، ماهانه 20هزار افغانی حقوق می‎گیرد. از او می‎پرسم، وقتی تک و تنها در سردخانه است، نمی‎ترسد؟ پاسخ می‎دهد: «چه طور است که آدم از مرده نترسد؟ جسد سوختگی می‎آید، جسدی می‎آید که کاملا کرم زده است، جسدهای مرمی خورده و چاقو خورده هم می‎آید. خوب همین مسلک من است. این جسد ها را تا و بالا می‎کنم. داکتر اگر گفت به یخچال بینداز، می برمشان و به یخچال می اندازم تا که ورثۀ شان بیاید.» او می‎گوید، با تمام این‎ها اما ترس را به خود راه نمی‎دهد. کاکا احمدزی می‎گوید: «لکن دل من سخت است. از دیدن این ها تکان نمی‎خورم.»
برای داکتر ببرک هم این‎گونه صحنه‎ها عادی شده است. او می‎گوید، وقتی پنج سال پیش برای بار اول لباس سفیدش را پوشید و با همکارانش به سردخانه آمد تا بطن مردۀ را بشکافد، حالش بهم خورده و مجبور شده بود، از سردخانه بیرون شود. اما کم کم با این صحنه‎ها کنار آمده و حالا دیگر از دیدن صحنه‎های تکان‎دهنده، نمی‎ترسد. از او می‎پرسم، هرچه باشد، کار در چنین وضعیتی دشوار نیست؟ می گوید: «خوب شما دیدید که جسدهای بوی‎ناک در این جا وجود دارد. داکتر طب عدلی با این بدن‎ها از نزدیک سرو کار دارد. از سر تا پای این بدن‎ها را بررسی می‎کنند. برای بسیاری ها صرف ایستادن د رکنار این اجساد، ممکن نیست. ولی با آنهم ما این کار را می‎کنیم. حالا دیگر عادی شده است.»
یکی از دلایلی که به گفتۀ رییس این مرکز، باعث شده تا پزشک‎ها کمتر حاضر شوند در طب عدلی کار کنند، همین موضوع است. آقای رهیق گفت: «بسیاری از داکترهای تخصصی و درس‎خوانده و جوان‎های که از رشته‎های پزشکی فارغ می‎شوند، چون می‎ترسند، حاضر نیستند که در طب عدلی کار کنند. یک شغل پر ریسک است.» با این وجود، داوود، دانش آموختۀ دانشگاه طبی کابل می‎گوید، برای او کار در طب عدلی یا جای دیگر چندان فرقی ندارد. داوود به قول خودش با صحنه‎های وحشتناک در طب عدلی آشنا است. او باور دارد بسیاری از جوانان دیگر نیز از کار در طب عدلی هراسی ندارند. او می‎افزاید: «درجریان تحصیل ما مضمونی به نام طب عدلی می‎خوانیم. یعنی طب عدلی در دانشگاه طبی کابل یک بخش است که تدریس می‎شود و هم دانشجویان به کار عملی برده می‎شوند. به این ترتیب بسیاری ها د رجریان تحصیل با این گونه موارید، آشنا می‎شوند.»
کاشفان جرم

داکتران حقوق بشر (PHR) که نهادی مستقل و بی‎طرف است، از سال 1986 تاکنون سعی دارند با استفاده از تجارب پزشکی برای کاستن از نقض حقوق بشر فعالیت کنند. در بخشی از اهداف این گروه آمده است: »ما با کمک حامیان و هواداران   خود برای متوقف       کردن شکنجه، لادرکی، قتل های سیاسی، و           محرومیت از حق            داشتن صحت توسط دولت ها و گروه های مخالف، مرگ،           جراحت، صدمات وارده به افراد ملکی در درگیری های مسلحانه،  درد و رنج و محرومیت ناشی از تفاوت های سیاسی         یا تبعیض آمیز، اضطراب های روانی و جسمی ناشی از سوء  استفاده علیه زنان،  از دست دادن حیات و یا  اعضای  بدن به اثر مین های زمینی و دیگر  سلاح های نامتناسب و بیرویه و روش های خشن حبس و بازجویی و شکنجه در زندانها و    بازداشتگاهها، و بهداشت ضعیف ناشی از   نابرابری های گسترده در  جوامع،  کار نموده ایم.»
طب عدلی با استفاده از میکانیزم‎ها و روش‎های علمی و دقیق می‎کوشد، علل جرم، زوایای پنهان آنچه که اتفاق افتاده و سرانجام نوع جرم را مشخص می‎کند و در بخشی دیگر، سعی می‎کند با راه روش‎های پزشکی به درمان بیمارانی بپردازد که اغلب سرو کارشان با مسایل حقوقی است. دکتر نجیب الله قرغه‎ییوال، آمر بخش امبولاتوری (واقعات حیاتی؛ مواردی حقوقی مربوط به افراد زنده) می‎گوید، طب عدلی در افغانستان شامل دو بخش می‎شود. بخش اول مربوط به واقعات حیاتی است. در این بخش جرایمی اخلاقی و تعیین سن افراد متهم یا متضرر بررسی و تعیین می‎شود. همین طور به گفتۀ آقای قرغه‎یی وال، اشخاصی که زندانی اند اما از اختلالات روانی رنج می‎برند نیز در این بخش تحت بررسی و درمان قرار می‎گیرند. بخش دوم نیز واقعات فوتی است. جایی که به توضیح آقای قرغه‎یی وال، محلی برای کشف موارد پنهان جرمی و زیان‎های ناشی از اعمال جرم می‎باشد.
دکتر رهیق رییس این مرکز نیز در این باور دارد، طب عدلی در بخش‎های کشف و تحقیق مسایل جرمی و قضایی یک دستاورد مهم برای کشور است. او می‎افزاید: «چون تراکم نفوس در شهرکابل زیاد است و رویدادهای جرمی و قضایی نیز زیاد می‎شود. ما با نهادهای چون حقوق بشر، جامعۀ مدنی، نهادهای کشفی و تحقیقی پولیس و قوۀ قضاییه همکاری داریم. به این دلیل که شیوه‎های طب عدلی در این بخش‎ها برای کشف حقیقت کمک‎ فراوانی می‎کند.»
با این‎حال این نهاد از کمبود کادر و پرسونل متخصص رنج می‎برد. چنانکه به گفتۀ داکتر رهیق، در شهری با شش میلیون جمعیت، ریاست طب عدلی تنها 82 نفر پرسونل دارد. از این میان 27 نفر نیز پزشک اند. مراکز ولایتی طب عدلی علاوه بر این مورد، از فقدان کادر مجرب نیز رنج می‎برند. داکتر رهیق می‎گوید، «کادر ورزیده در ولایات وجود ندارد. به همین دلیل ما از سایر ولایات نیز مواردی را داریم که برای بررسی به کابل فرستاده شده اند. اما در مقایسه با عمر طب عدلی و با درنظرداشت مشکلاتی که داریم، مانند کمبود امکانات و مواد پیشرفته، بازهم وضعیت مراکز ولایتی قابل قبول اند.»
به دلیل کمبود مواد و ابزار پیشرفته، تشخیص و نتیجۀ بررسی طب عدلی می‎تواند از 80 تا 90 درصد قابل قبول باشد. قرغه‎یی وال همچنین می‎افزاید: «مثلا برای تشخیص اسپرم در موارد اخلاقی، ما دقیق عمل نمی‎توانیم. چون تشخیص این مورد نیازمند آزمایش DNA است.» با این حال، مواردی که برای بررسی به طب عدلی فرستاده می‎شود، رقم بلندی را نشان می‎دهد. بر اساس توضیح آقای قرغه یی وال، 3300 مورد در سال گذشته به طب عدلی فرستاده شده است. از این میان، 2500 مورد مربوط واقعات حیاتی می‎شود و 800 مورد را نیز واقعات فوتی تشکیل می‎دهد.

***
 سرانجام مرکز طب عدلی را ، که یک حیاط بزرگ با ساختمان کوچک و درهم فشرده و امکانات محدودی دارد، ترک می‎کنم. در میان راه، به این فکر می‎کنم که مردن حتمی است. اما این که نگذاریم سر از طب عدلی و سردخانۀ این مرکز درآوریم هم بدست خود ما است؟