اشاره: این گزارش برای روزنامۀ جامعۀ باز تهیه شده بود.
میگویند مرگ حق است، از مرگ نمیتوان گریخت. یا به قطعیت حکم
کرده اند که مرگ دیر و زود دارد، اما سوخت و سوز ندارد. معنای این حرف این است که
ما سرانجام روزی به کام مرگ فرو میافتیم و این سرنوشت محتوم ما است. اما این که
پس از مردن سر از گور در میآوریم یا تخت جراحی؟ مسئلۀ دیگری است. تا حالا فکر
کردید، وقتی مردید، به جای کفن و دفن، پارچۀ سفیدی بپوشانند و شما را روی تخت
جراحی قرار دهند؟
حتا به زبان آوردن این جملهها هم وحشتناک و عصبانی کننده
اند. با این وصف، هستند انسانهایی که پس از مرگ به جای رفتن به قبرستان، سر از
سردخانههای طب عدلی در میآورند. کسانی که پس از مرگ هم روی تخت جراحی دراز میکشند
تا تیغ تیز جراحان و پزشکان با شکافتن بدن شان راز مرگ آنها را بشکافند. با داکتر
ببرک چهاردهیوال، آمر اتوپسی (معاینات داخلی) مرکز طب عدلی کابل، به داخل سردخانۀ
این مرکز میرویم تا سر از حال کسانی درآوریم که پس از مرگ هم باید به عالمی از
سوال، پاسخ دهند.
مرکز سردخانۀ ریاست طب عدلی، شش یخچال دارد. در هر یخچال سه
جسد نگهداری میشود. آقای چهاردهیوال توضیح میدهد، اجسادی که تحقیق روی آنها
ختم میشود، یا باید برای دفن آماده شوند، در این یخچالها نگهداری میشوند. او میافزاید:
«کسانی که وارث داشته باشند، جسد را از این جا تحویل میگیرند تا دفن کنند. کسانی
که مجهول الهویه (بینام و نشان) هستند، بین یک هفته تا ده روز در این سردخانه
نگهداری میشوند و پس از آن به شهرداری کابل تحویل داده میشوند، تا توسط شهرداری
دفن شوند. اکثرا اجسادی در این جا میآیند که مربوط یک رویداد جنایی باشند. مواردی
مثل قتل، سوختگی و کسانی که در اثر عوارض بیرونی و مرگ جبری مرده اند.» داخل
سردخانه تا حدی پاک است. به رغم انتظار من، تقریبا همه چیز منظم است. در نخستین
بخش، اتاقی است که در آن افراد زنده اما آسیب دیده برای تشخیص و بررسی طب عدلی
آورده میشوند. یک تخت در گوشه ای از این اتاق قرار دارد و در سمت دیگر، اسباب و
ادوات پزشکی قرار گرفته اند.
آمر اتوپسی ریاست طب عدلی، وقتی اطمنان مییابد که از اجساد
عکس نمیگیرم، مرا داخل سردخانه میبرد. جایی که هرچند کاکا احمدزی به تازگی آن را
پاک کرده و با آب شسته، اما بوی جسدهایی که هنوز منتظر شکافته شدن هستند، به مشام
میرسد. جسدهای که در اثر سوختگی، کاملا نابود شده اند و به سختی میتوان تشخیص
داد، قبل از سوختن بدنی شبیه بدن ما داشته اند. یا جسد مقتولی که در انتظار شکافته
شدن، روی تخت جراحی خوابیده است. داکتر چهاردهیوال توضیح میدهد: «این جا اتاق
فوتی است. جایی که معمولا مردهها را برای بررسی پزشکی و تشخیص علت مرگ شان میآورند.
هم عملیات اتوپسی (معاینات داخلی که شامل شکافتن اعضای بدن، مانند باز کردن بطن،
سینه و سر و بقیه اعضای بدن میشود) این جا صورت میگیرد و هم چنان معاینۀ ظاهری نیز در
همین جا صورت میگیرد.» امکانات این اتاق زیاد چشمگیر نیستند. ظاهرا یک تخت، لامپ
و یک صندوق سفید در آنجا وجود دارند. اما در عوض دستگاههای سردکنندۀ خوبی وجود
دارد و یخچالها هم نو اند. میتوان گفت جایی که بدن ها را می شکافند و اجساد را
نگهداری میکنند، محلی است با یک فضای سرد، چند تخت جراحی، دو اتاق معاینه و شش
یخچال. تنها چیزی که این محل را خاص و وهمناک میسازد، این است که در تمام نقاط
آن، وجود مردهها را میتوان حس کرد.
وقتی این متخصص جراحی به راحتی نزدیک جسد میشود و با من در
مورد آن حرف میزند، بدنم سرد میشود، سعی میکنم آن را نبینم و میکوشم نشانههای
ترس را از صورتم پنهان کنم، تا او به ارائۀ توضیحاتش ادامه بدهد. اما دیدن بدنهای
شکافته شده در حالی که مرده اند، اصلا شوخی بردار نیست. در این لحظه به کاکا
احمدزی نگاه میکنم که کار همه روزه اش پاک کردن این اتاق ها و کشاندن اجساد از یک
محل به محلی دیگر است.
رقم دقیق سردخانههای شهرکابل و ولایات کشور روشن نیست.
زیرا آنطور که مسئولین وزارت صحت عامه و رییس مرکز طب عدلی با من گفت، بسیاری از
شفاخانه ها که امکان گرفتن یخچال و محل نگهداری آن برخوردار اند، سردخانۀ اجساد
نیز دارند. با این تفاوت که شفاخانههای غیر از طب عدلی، اجسادی که دارای پروندۀ
حقوقی یا جرمی باشند را نگهداری نمیکنند.
دشوار، اما ممکن
طب عدلی پدیدۀ نوپا است. به صورت جدی در کشور از سال 2010
به این طرف، مورد توجه قرار گرفته است. برنامۀ عدالت انتقالی که از سوی نهادهای
مدافع حقوق بشر حمایت میشد، برای نخستین بار به صورت جدی برای آموزش افغان ها و
تربیۀ نیروی کدری در این بخش، مبادرت ورزید. مرکز ریاست طب عدلی در کابل سه سال
پیش ساخته شده است.
داکتر ببرک چهاردهیوال میگوید، کسانی که در طب عدلی مشغول
اند، از امتیاز خطر صد در صد برخوردار اند. امتیازی که کاکا احمدزی را توانسته است
در سردخانه نگهدارد. او میگوید، معلوم است که از شغلش راضی است. زیرا از یک سو
کاری غیر از این بلد نیست و از سوی هم، به جای ده هزار افغانی در یک ماه، این جا
با امتیازی که دارد، ماهانه 20هزار افغانی حقوق میگیرد. از او میپرسم، وقتی تک و
تنها در سردخانه است، نمیترسد؟ پاسخ میدهد: «چه طور است که آدم از مرده نترسد؟
جسد سوختگی میآید، جسدی میآید که کاملا کرم زده است، جسدهای مرمی خورده و چاقو
خورده هم میآید. خوب همین مسلک من است. این جسد ها را تا و بالا میکنم. داکتر
اگر گفت به یخچال بینداز، می برمشان و به یخچال می اندازم تا که ورثۀ شان بیاید.»
او میگوید، با تمام اینها اما ترس را به خود راه نمیدهد. کاکا احمدزی میگوید:
«لکن دل من سخت است. از دیدن این ها تکان نمیخورم.»
برای داکتر ببرک هم اینگونه صحنهها عادی شده است. او میگوید،
وقتی پنج سال پیش برای بار اول لباس سفیدش را پوشید و با همکارانش به سردخانه آمد
تا بطن مردۀ را بشکافد، حالش بهم خورده و مجبور شده بود، از سردخانه بیرون شود.
اما کم کم با این صحنهها کنار آمده و حالا دیگر از دیدن صحنههای تکاندهنده، نمیترسد.
از او میپرسم، هرچه باشد، کار در چنین وضعیتی دشوار نیست؟ می گوید: «خوب شما
دیدید که جسدهای بویناک در این جا وجود دارد. داکتر طب عدلی با این بدنها از
نزدیک سرو کار دارد. از سر تا پای این بدنها را بررسی میکنند. برای بسیاری ها
صرف ایستادن د رکنار این اجساد، ممکن نیست. ولی با آنهم ما این کار را میکنیم.
حالا دیگر عادی شده است.»
یکی از دلایلی که به گفتۀ رییس این مرکز، باعث شده تا پزشکها
کمتر حاضر شوند در طب عدلی کار کنند، همین موضوع است. آقای رهیق گفت: «بسیاری از داکترهای
تخصصی و درسخوانده و جوانهای که از رشتههای پزشکی فارغ میشوند، چون میترسند،
حاضر نیستند که در طب عدلی کار کنند. یک شغل پر ریسک است.» با این وجود، داوود،
دانش آموختۀ دانشگاه طبی کابل میگوید، برای او کار در طب عدلی یا جای دیگر چندان
فرقی ندارد. داوود به قول خودش با صحنههای وحشتناک در طب عدلی آشنا است. او باور
دارد بسیاری از جوانان دیگر نیز از کار در طب عدلی هراسی ندارند. او میافزاید:
«درجریان تحصیل ما مضمونی به نام طب عدلی میخوانیم. یعنی طب عدلی در دانشگاه طبی
کابل یک بخش است که تدریس میشود و هم دانشجویان به کار عملی برده میشوند. به این
ترتیب بسیاری ها د رجریان تحصیل با این گونه موارید، آشنا میشوند.»
کاشفان جرم
داکتران حقوق بشر (PHR) که نهادی مستقل و بیطرف است، از سال 1986 تاکنون سعی دارند با
استفاده از تجارب پزشکی برای کاستن از نقض حقوق بشر فعالیت کنند. در بخشی از اهداف
این گروه آمده است: »ما با کمک حامیان و هواداران خود
برای متوقف کردن شکنجه، لادرکی، قتل های
سیاسی، و محرومیت از حق داشتن صحت توسط دولت ها و گروه های مخالف،
مرگ، جراحت، صدمات وارده به افراد
ملکی در درگیری های مسلحانه، درد و رنج و محرومیت
ناشی از تفاوت های سیاسی یا تبعیض آمیز،
اضطراب های روانی و جسمی ناشی از سوء استفاده علیه زنان، از دست دادن حیات و یا اعضای بدن به اثر مین های زمینی و دیگر سلاح
های نامتناسب و بیرویه و روش های خشن حبس و بازجویی و شکنجه در زندانها و بازداشتگاهها، و بهداشت ضعیف ناشی از نابرابری های
گسترده در جوامع، کار نموده ایم.»
طب عدلی با استفاده از میکانیزمها و روشهای علمی و دقیق
میکوشد، علل جرم، زوایای پنهان آنچه که اتفاق افتاده و سرانجام نوع جرم را مشخص
میکند و در بخشی دیگر، سعی میکند با راه روشهای پزشکی به
درمان بیمارانی بپردازد که اغلب سرو کارشان با مسایل حقوقی است. دکتر نجیب الله
قرغهییوال، آمر بخش امبولاتوری (واقعات حیاتی؛ مواردی حقوقی مربوط
به افراد زنده) میگوید، طب عدلی در افغانستان شامل دو بخش میشود. بخش اول مربوط
به واقعات حیاتی است. در این بخش جرایمی اخلاقی و تعیین سن افراد متهم یا متضرر
بررسی و تعیین میشود. همین طور به گفتۀ آقای قرغهیی وال، اشخاصی که زندانی اند
اما از اختلالات روانی رنج میبرند نیز در این بخش تحت بررسی و درمان قرار میگیرند.
بخش دوم نیز واقعات فوتی است. جایی که به توضیح آقای قرغهیی وال، محلی برای کشف
موارد پنهان جرمی و زیانهای ناشی از اعمال جرم میباشد.
دکتر رهیق رییس این مرکز نیز در این باور دارد، طب عدلی در
بخشهای کشف و تحقیق مسایل جرمی و قضایی یک دستاورد مهم برای کشور است. او میافزاید:
«چون تراکم نفوس در شهرکابل زیاد است و رویدادهای جرمی و قضایی نیز زیاد میشود.
ما با نهادهای چون حقوق بشر، جامعۀ مدنی، نهادهای کشفی و تحقیقی پولیس و قوۀ
قضاییه همکاری داریم. به این دلیل که شیوههای طب عدلی در این بخشها برای کشف
حقیقت کمک فراوانی میکند.»
با اینحال این
نهاد از کمبود کادر و پرسونل متخصص رنج میبرد. چنانکه به گفتۀ داکتر رهیق، در
شهری با شش میلیون جمعیت، ریاست طب عدلی تنها 82 نفر پرسونل دارد. از این میان 27
نفر نیز پزشک اند. مراکز ولایتی طب عدلی علاوه بر این مورد، از فقدان کادر مجرب
نیز رنج میبرند. داکتر رهیق میگوید، «کادر ورزیده در ولایات وجود ندارد. به همین
دلیل ما از سایر ولایات نیز مواردی را داریم که برای بررسی به کابل فرستاده شده
اند. اما در مقایسه با عمر طب عدلی و با درنظرداشت مشکلاتی که داریم، مانند کمبود
امکانات و مواد پیشرفته، بازهم وضعیت مراکز ولایتی قابل قبول اند.»
به دلیل کمبود مواد
و ابزار پیشرفته، تشخیص و نتیجۀ بررسی طب عدلی میتواند از 80 تا 90 درصد قابل
قبول باشد. قرغهیی وال همچنین میافزاید: «مثلا برای تشخیص اسپرم در موارد
اخلاقی، ما دقیق عمل نمیتوانیم. چون تشخیص این مورد نیازمند آزمایش DNA است.» با این
حال، مواردی که برای بررسی به طب عدلی فرستاده میشود، رقم بلندی را نشان میدهد.
بر اساس توضیح آقای قرغه یی وال، 3300 مورد در سال گذشته به طب عدلی فرستاده شده است.
از این میان، 2500 مورد مربوط واقعات حیاتی میشود و 800 مورد را نیز واقعات فوتی
تشکیل میدهد.
***
سرانجام مرکز طب عدلی را ، که یک حیاط
بزرگ با ساختمان کوچک و درهم فشرده و امکانات محدودی دارد، ترک میکنم. در میان
راه، به این فکر میکنم که مردن حتمی است. اما این که نگذاریم سر از طب عدلی و
سردخانۀ این مرکز درآوریم هم بدست خود ما است؟