۱۳۹۲ اسفند ۲۲, پنجشنبه

نگاهی به رفتار رسانه ها در انتخابات؛


در گفتگوی با داوود ناجی، حشمت رادفر، دکترشفق خواتی و مختارپدرام
این گزارش، قبلن در روزنامۀ تحول چاپ شده است.
شمس النهار، سراج الاخبار، جریده امان افغان و ارشاد النسوان، ظاهرا، از نخستین رسانه‏هایی اند که درشکل چاپی در افغانستان به میان آمدند. از آن روزگار تا اکنون اما، کمتر از دو قرن می‏گذرد. در طی این دو قرن، کار رسانه‏ها با فراز و فرودهای همراه بوده است. از توقیف نشریه‏ها گرفته تا بازداشت اعضای تحریریه یک روزنامه، در تاریخ فعالیت‏های رسانه‏یی درکشور، کم نیستند.
از تاریخ دور و دراز رسانه‏ها درکشور که به زعم خیلی‏ها با مفهوم جدید و امروزی رسانه همخوانی ندارد، که بگذریم، دوران پس از طالبان به دلیل حضور کشورهای غربی و حمایت از رسانه‏ها، این کشور شاهد رشد بی‏نظیر کمی و کیفی رسانه‏ها در کشور بوده است. اگر درگذشته فقط یک رادیو و تلویزیون ملی در افغانستان وجود داشت و چند مجله فعالیت می‏کردند، اکنون اما، دهها تلویزیون نزدیک به صد پایگاه رادیویی و صدها مجله و روزنامه درکشور، فعال اند.
جایگاه ویژۀ که رسانه‏ها درمیان شهروندان بازیافته است، به خوبی نشان‏دهندۀ اهمیت و تأثیرگزاری روزافزون رسانه‏ها در سمت‏دهی افکار عمومی در کشور است. از این‏رو پرداختن به نقش رسانه‏ها در انتخابات حیاتی به نظر می‏رسد. به ویژه این که، رسانه  درکشورهای دموکراتیک، رکن چهارم قدرت تعریف شده است و پلی است که امکان ارتباط میان شهروندان و دولت را فراهم می‏سازد. به چرخش آزاد اطلاعات کمک می‏کند و برشفافیت پروسه حکومتداری، نظارت دارد. ازسوی دیگر، با گذشتن بیش ازیک‏ماه از شروع کارزار انتخابات میان نامزدهای ریاست‏جمهوری، شهروندان شاهد سهم و فعالیت‏ گستردۀ رسانه‏ها در این مسئله بوده است. تا حال شش مناظره از سوی رسانه‏های دیداری انجام شده است و دور دوم این مناظره‏ها نیز در راه می‏باشند. رسانه‏های چاپی و آنلاین هم نقش عمدۀ در چرخش اطلاعاتی کارزار انتخابات، دارند. بسیاری از اخبار مربوط به کارزار انتخابات، در شبکه‏های اجتماعیِ آنلاین میان کاربران رد و بدل می‏شود و واکنش این کاربران در قبال موضع‏گیری‏های نامزدها سریع‏تر از حد تصور است.
با این‏وجود بازهم رسانه در افغانستان به دلیل تجربۀ تاریخی کمی که دارد، با مشکلاتی نیز همراه بوده اند.  در یک سلسله گفتگو با خبرنگاران و اشخاص پیش‏کسوت در این عرصه، به بررسی تحلیلی این چالش‏ها و امکان بهترشدن نقش رسانه‏ها در روند انتخابات پرداخته ام.
جایگاه رسانه‏ها درمیان مردم
دستکم دومیلیون نفر به انترنت دسترسی دارند و بخش بزرگی از شهروندان همه‏روزه از اخبار و برنامه‏های رسانه‏های دیداری و چاپی و رادیویی، استفاده می‏کنند. از این‏رو شاید هیچ‏کسی نقش مهم تسلط رسانه بر افکار عمومی را انکار نتواند. اما داوود ناجی، تهیه کننده ارشد بی بی سی، باور دارد که فرهنگ تربیون‏سالاری در افغانستان هنوز هم با پرجاست. آقای ناجی می‏گوید: افغانستان رسانه کم داشته، آنچه که افغانستان در تجربه تاریخی خود دارد، تربیون بوده است.  مثلن اوامر و فرامین پادشاه و یا حزب حاکم را برای مردم و شهروندان می رساندند. این روند تا همین اواخر ادامه داشت برای مثال،  در تحولات سیاسی که در افغانستان رخ داده، اکثرن کودتاچی‏ها پیش از ارگ، رادیو تلویزیون را تصرف میکردند. همانگونه که شما شاهد هستید، داوود خان هنوز زنده بود، خودش پیام مرگ خود را شنید درحالیکه مقاومت می کرد. اعلان این خبر، نیروی مقاومت را مجبور به شکست کرد. یا مثلا رادیو شریعت که اوامر طالبان را پخش می کرد. اما تجربه رسانه داری، که پلی میان شهروندان و دولت و رکن چهارم قدرت به حساب می آید، تجربه تازه ی است که عمرش به بیش از یک دهه می رسد. فرهنگ تربیون داشتن در افغانستان، هنوز هم وجود دارد. با این حساب، نقش رسانه با وجود چالش های که پیش رو دارد، مخصوصا برای انتخابات، تحسین برانگیز است. حد اقل در این تلاش بوده اند که بیشترین سهم را در انتخابات داشته باشند. برای اولینبار چند مناظره برگزار شد. این نشان می دهد که رسانه ها به عنوان یک قطب، توجه مردم را به خود جلب کرده است. تأثیرگذار هم بوده است.
مختار پدرام، خبرنگار تلویزیون خورشید نیز به این نکته تأکید می کند که «درکشورهای دموکراتیک، بزرگ‏ترین جریان‏های فکری و فرهنگی را رسانه‏ها شکل می‏دهد، و یا دستکم، در تقویت این جریان‏ها، رسانه‏ها بزرگ‏ترین و موثرترین نقش را بازی می‏کند». آقای پدرام عقیده دارد که «علی‏رغم کاستی‏های فنی که رسانه‏ها از آن رنج می‏برند اما درمیان مردم، جایگاه خاصی دارند. پدرام می‏گوید: مردم همیشه درمورد اخبار و گزارش‏های رسانه‏ها صحبت می‏کنند. می‏گویند فلان رسانه در مورد فساد چنین گفت یا درمورد مبارزه بامواد مخدر چنین تحلیل کرد». پدرام از سمت‏گیری برخی رسانه‏ها انتقاد می‏کند ونقش آن‏ها را درتخریب سلامت روانی جامعه، موثر می‏داند.
حشمت رادفر، معاون رسانه‏های کمسیون مستقل انتخابات نیز به جایگاه برجستۀ رسانه‏ها درگردش اطلاعات درمیان مردم  و نقش مثبتی که رسانه‏ها در روند انتخابات می‏توانند داشته باشند، اشاره می‏کند. رادفر می‏گوید: علی رغم این که رسانه ها با چالش های ساختاری و فنی روبه رو اند، بدون هیچ تردیدی، نقش رسانه ها می تواند برازنده ترین نقش باشد که یک طیف بسیار گسترده و بسیار وسیع مردم را دریک زمان واحد ،می توانند به بخشی از اطلاعات در یک عرصه دست یابند.
به این ترتیب، جایگاه رسانه‏ها را درافغانستان می‏توان حیاتی تلقی کرد. زیرا بسیاری از مردم با پیگیری اخبار و دیدگاه‏های که در رسانه‏ها پخش می‏شود، درمورد رویدادهای سیاسی و اجتماعی یا اقتصادی، واکنش نشان می‏دهند.
نقش رسانه‏ها در فرهنگ‏سازی سیاسی
دکترشفق خواتی، سردبیر سه‏روزنامۀ آسیا تایمز بر نقش رسانه‏ها در ترویج فرهنگ‏سازی سیاسی اشاره می‏کند و می‏گوید: به لحاظ سیاسی، تمایلات و ارزش‌ها و ضد ارزش‌های انسان‌ها در یک جامعه که منجر به تربیت افراد آن جامعه به شکل خاص و در نهایت منجر به ظهور فرهنگ سیاسی خاصی می‌گردد، توسط کانال‌های ارتباطی و تعاملات اجتماعی تعین می‌یابد. «در این میان، رسانه‌ها نقش بی‌بدیلی در تعیین ارزش‌ها و ضد ارزش‌های یک جامعه و شکل‌دهی یک فرهنگ خاص سیاسی دارد. فرایند تربیت‌پذیری سیاسی و شکل‌دهی به فرهنگ سیاسی یک جامعه، امروز در ادبیات علم سیاست به «جامعه‌پذیری سیاسی» (Political Socialization) تعبیر می‌شود».
به زعم این استاد دانشگاه و سردبیر آسیاتایمز، امروز که ما در عصر انفجار اطلاعات به سر می‌بریم و با توجه به گسترش رسانه‌های جمعی (چه صوتی و تصویری و چه رسانه‌های چاپی) نقش رسانه‌ها برای جامعه‌پذیری سیاسی و حتی تغییر فرهنگ سیاسی جوامع، برجستگی بسیار زیادی یافته است. جامعه‌ی افغانی نیز در طی سال‌های اخیر، شاهد گسترش چشمگیر انواع رسانه‌هاست. تحقیق‌ها نشان داده است که امروز رسانه‌ها بیش از سایر کانال‌های تربیت‌پذیری یا جامعه‌پذیری اثرگذاری دارد. دکتر خواتی باور دارد که مخاطبان رسانههای دیداری بیشتر اند و این ریشه در بیسوادی افردا جامعه دارد. وی میافزاید « در جامعه‌ی افغانی، به دلیل بی‌سوادی بخش بزرگی از جامعه و ضعف فرهنگ مطالعه، رسانه‌های صوتی و تصویری، تأثیرگذاری بیشتری نسبت به رسانه‌های چاپی دارند. با این حال، شاید بتوان گفت که رسانه‌های چاپی نیز در دایره‌ی مخاطبین خود، تأثیر عمیق‌تر نسبت به رسانه‌های صوتی و تصویری بر جای می‌گذارد و می‌توانند تغییرات بیشتری در میانان قشر با سواد و روزنامه‌خوان جامعه ایجاد نماید».
دکتر خواتی، درمورد ابعاد تأثیرگزاری رسانه‏های جمعی بر شهروندان را به سه بخش خلاصه می‏کند، تأثیرات ادراکی، تأثیرات عاطفی و تأثیرات رفتاری. به زعم آقای خواتی، شهروندان از کودکی با رسانه‏ها آشنا می‏شوند و این آشنایی همزمان با رشد افراد، ادامه می‏یابد. از این‏رو، رسانه نقش کلیدیِ در ذهنیت‏سازی در جامعه دارد و می‏تواند رسالت فرهنگی‏اش را به خوبی ادا نماید.
چنانچه رسانهها به موثریت شان در ترویج فرهنگ همپذیری، مشارکت سیاسی اقشار مختلف در مسایل ملی و ذهنیتسازی سالم بپردازند، میتوان به داشتن یک جامعه سالم امیدوار بود. جامعۀ که در ساختن آن رسانهها نقش بسیار عمده دارند.
بی‏طرفی رسانه‏ها
رعایت بی‏طرفی رسانه‏ها جدا از طرزالعمل‏ها و قوانینی که به آن تأکید شده، اصل همگانی است. پرهیز از دخل و تصرف در چگونگی اطلاعات و اخبار، رعایت اصل بی‏طرفی و لحاظ کردن منافع و زیان‏های که نشر یک خبر می‏تواند به دیگران داشته باشد، مهمترین اصولی است که رسانه‏ها باید درنظر داشته باشند. درنظرگرفتن اصل بی‏طرفی در پوشش اخبار مرتبط با انتخابات، از یک‏سو افکار عمومی را از سردرگمی رها می‏کند و ازسوی دیگر، بر شفافیت بیشتر این پروسه کمک می‏کند. اما به نظر می‏رسد در کُل، برخورد رسانه‏ها با انتخابات، در پاره‏یی از اوقات، چندان هم بی‏طرفانه نیست. داوود ناجی با تأیید این نکته اما معتقد است که بحث کلی در این زمینه راه به جایی نمی‏برد و باید موارد مشخصی را مورد بحث و وارسی قرار داد. با این‏هم آقای ناجی باور دارد که به دلیل چندصدایی بودن جامعه افغانستان و دسترسی به انترنت، امکان عدول از بی‏طرفی و برخورد جانبدارانه با رقابت‏های انتخاباتی، برکسی پوشیده نمی‏ماند. ناجی می‏گوید: باید در این مورد، به صورت مشخص صحبت کرد. قضاوت کلی را دوست ندارم. اما آنچه افغانستان و رسانه های این کشور را کمک می کند، چندصدایی بودن است. در واقع ناممکن است که یک رسانه، با پنهان کاری بتواند از یک نامزدی حمایت کند. یا در واقع ایدۀ را که می خواهد، به مردم برساند.  ناجی دلایل این ادعایش را چنین بر می‏شمارد، «اولا جامعه افغانستان به شدت چند صدایی است. هرصنف و گرایشی امروز صدای خود را دارد. افغانستان امروز زیر پوشش انترنت است که مهمترین رویداد تاریخی بشر مدرن است. رسانه های کشور، با مخاطبانی روبه اند که آماده پاسخ دهی فوری اند. شما اگر با شبکه های اجتماعی ببینید، با انبوهی از کاربران سروکار دارید و هرگزارش فورا مورد محک و نگاه تند کاربران قرار می گیرد. قانون نظارت بر کار رسانه‏ها و جامعه چندصدایی و مسایلی دیگر، سبب شده که اطلاعات گردش کند و در اختیار مردم قرار بگیرد. تأثیر گزاری رسانه ها در تاریخ افغانستان تا این حد زیاد نبوده که امروز شاهدش هستیم».
مختار پدرام، خبرنگار، با متمایزکردن رسانه‏های حزبی و سیاسی از رسانه‏های مستقل، باور دارد که مجبوریت‏های اقتصادی رسانه‏ها را مجبور می‏کند تا بی‏طرفی شان را به صورت کامل، رعایت نکنند. این خبرنگار می‏گوید: . رسانه های ظاهرن مستقل هم که مجبوریت های اقتصادی و ادامه نشراتی دارد و انتخابات فرصت خوبی برای فربه شدن آنها از لحاظ اقتصادی است، پس نمی تواند منافع شان را نادیده بگیرند.
با این‏حال معاون کمسیون رسانه‏های کمسیون مستقل انتخابات، هرچند که بی‏طرفی مطلق را ناممکن می‏خواند، با آنهم  بر حفظ بی‏طرفی رسانه‏ها تأکید دارد. او می‏گوید، این اصل بی‏‏هیچ تردیدی باید لحاظ شود. آقای رادفر درمورد نحوه نظارت بر رسانه‏ها درجریان مبارزات انتخاباتی به روزنامه تحول چنین توضیح داد: در بخش مبارزات انتخاباتی و تبانی که بخش از رسانه ها با جریان های سیاسی دارند، یا جریان انتخاباتی رسانه داشته باشد، در این موارد، ما لایحه مشخص داریم. مثلا در مورد نشر تبلیغات، نامزدها، ما رسانه ها را ملزم کرده ایم که ازمیزان پولی که به دست می آورند، به ما گزارش بدهند. رسانه های سیاسی را ملزم کرده ایم که در فرجام انتخابات، از میزان پولی که مصرف کرده اند، برای ما گزارش بدهند. منطق اش این است که ثبت نهایی مصرف در یک تکت انتخاباتی بیش از 10میلیون افغانی نشود. ما با مقایسه آماری که بدست می‏آوریم، بر شفافیت مصارف اقتصادی رسانه‏ها و تیم‏های انتخاباتی، نظارت می‏کنیم.
گفتنی است کمسیون رسانه‏های کمسیون مستقل انتخابات، مسوولیت نظارت بر کار رسانه‏ها را در جریان انتخابات به عهده دارد. این کمسیون چند روزپیشتر، برخی کمشنرانش برای ارزیابی کار رسانه‏ها در چند ولایت فرستاده بود.
پخش شود یا نه؟
در پرداختن به انتخابات، درنظر داشتن عدالت بسیار مهم است. چنانکه عدالت در برابرتکت‏های انتخاباتی درنظر گرفته نشود، ممکن است یکی از نامزدها زیان ببیند و یکی دیگر، سود کند و در این صورت، فعالیت انتخاباتی یک رسانه، به زمینۀ برای کمپاین و تبلیغات یک تیم تبدیل شود. در نظرداشتن پیچیدگی‏های ناشی از کارزار انتخابات در رسانه‏ها، ناظر برشفافیت، بی‏طرفی و اصل اطلاع‏دهی خواهد بود. برای همین، در دموکراتیک‏ترین کشورها، رسانه‏ها قواعدی خاصی برای حفظ بی‏طرفی و پای‏بندی به موازین اخلاقی رسانه، دارند. چنانکه، در بریتانیا، رسانه‏ها تا چندسال پیش حق نداشتند میان نامزدهای احزاب مخالف، مناظره برگزار کنند. دلیل این مانع، زیرپاشدن اصل بی‏طرفی و مغشوش شدن افکار عمومی، قلمداد شده بود. زیرا، درمناظره، شخصی که هیچ برنامۀ دقیق و مدون در عرصه‏های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و ... نداشته باشد اما خوب حرف بزند، ممکن است توجه عموم را به خود جلب کند. درحالی‏که یک نامزد با برنامه به دلیل این که سخنران خوبی نیست، ممکن است از حمایت عموم بی‏بهره بماند. اما رسانه‏های بریتانیا برای نخستین‏بار، درسال 2007 اجازه یافتند که میان نامزدهای رقیب مناظره برگزار کنند. در این مناظره، از تعیین نوع پوشش مناظره کنندگان تا درنظرداشتن حرافی آن‏ها، درنظر گرفته شد و تمهیداتی سنجیده شده بود که زمینه را برای حرافی تنگ می‏ساخت و عرصه را برای بحث روی برنامه‏های نامزدها، وسیع‏تر می‏کرد.
اگر از اظهار نظر درمورد نوع برگزاری مناظره را بگذریم، درمورد پرداختن به اخبار انتخاباتی، مهمانان من دیدگاه‏های متفاوتی دارند. داوودناجی، به اصولی که رسانه درهنگام نشر باید به آن پای‏بند باشد،اشاره می‏کند: «اگر آنچه که ارزش خبری داشته باشد، در این صورت باید براساس قانون افغانستان ومشروعیت رسانه‏یی‏اش، باید این خبر را پخش کند صرفن به عنوان خبر. ولی اگر این خبر تحلیل می شود و صف بندی شود، در این زمینه قوانین افغانستان صریح حکم کرده و نهادهای برای رسیدگی به این مسایل وجود دارد. درصورتی‏که خبر مستقیما به یک نهاد یا مرجع، بر می خورد، باید قبل از نشر خبر، واکنش آن نهاد نیز گرفته شود».
مختارپدرام علی‏رغم این‏که برحفظ بی‏طرفی رسانه‏ها تأکید دارد اما می‏گوید: «بعید به نظر می رسد در افغانستان چنین چیزی لحاظ شود. شما توجه داشته باشید که مشکل ترین بخش خبرنگاری، پوشش دادن پیکارهای انتخاباتی است. خبرنگار و یا گرداننده‌یی که در این بخش کار می کند، خیلی مکلف‏تر از دیگر خبرنگاران اند که باید اخلاق خبرنگاری را در نظر بگیرد، در غیر این مردم را ما اغفال می کنیم یعنی ما رسانه‌یی ها. آقای پدرام می‏گوید، باید واقعیت آنگونه که است، بازتاب داده شود، نه آنگونه که سفارش می‏شود. پدرام درنظرگیری این اصل را حتا در هنگام پخش پیام‏های تجاری نامزدها نیز، مهم می‏شمارد.
حشمت رادفر، با انتقاد از این که در مناظره‏ها بخشی از نامزدهای ریاست‏جمهوری سهم داده می‏شوند، می‏گوید: آن‏ها از رسانه‏ها خواسته اند که به زودی دور بعدیِ مناظره‏ها را برگزار کنند و عادلانه به تمامی نامزدهای این دور، فرصت بدهند که با مردم حرف بزنند. معاون کمسیون رسانه‏ها با تأکید روی مناظره‏ها می‏افزاید: رسانه‏ها باید به مسایل و ذهنیت های منفی و تبعیضات نژادی، دامن نزنند. خبر می تواند صرفن به این دلیل که خبر است، نشر شود. کمسیون هیچ محدودیتی در این زمینه وضع نکرده است. رسانه ها درطی این چند روز، نقش آگاهی بخش داشته اند و اگر همین طور ادامه یابد به برخورد اخلاقی رسانه‏ها با انتخابات بسیار خوشبین هستیم.
هرچند که برخورد رسانه‏ها با خبرهای انتخاباتی، هنوز کاستی های فراوانی دارد، با آنهم درطی چند روز گذشته، رسانه‏های فعال در کشور، به خوبی نشان داده اند که تا حد زیادی معیارهای و موازین اخلاقیِ پوشش جریان رقابت‏های انتخاباتی را، درنظر می‏گیرند.
نکاتی که در پخش مسایل انتخابات، درنظر بایدگرفت
 در ادامه بحث قبلی، هنوز هم این ابهام که رفتار رسانه در مورد انتخاب بر کدام اصول سامان یابد تا شدت آسیب‏پذیری‏اش را کم سازد، وجود دارد.داوود ناجی می‏گوید:« معیارهای که برای رسانه ها در تمام جهان وجود دارد، دقت است و انصاف. یکی از چیزهای که همیشه رسانه ها را در افغانستان آسیب می زند، شتاب است. فکر می کنند سرعت معیار است، ولی واقعیت این است که خبر باید دقیق باشد و سرعت در درجه دوم قرار دارد». با این‏حال دبیر ارشد خبری بی بی سی،  با انتقاد از نحوۀ برخورد رسانه‏ها با انتخابات می‏گوید، «عیب اصلی کار رسانه‏ها در کشور، فقدان ارائه اطلاعات مفید است». ناجی می‏افزاید: «اطلاعات و مسایلی که روشنگر باشد بسیار کم است در رسانه ها. خیلی حرف همدیگر را تکرار می کنند. مثلا شما شش مناظره را داشتید، اطلاعاتی که به درد مردم بخورد کم است. حتا پیامهای که ستاد ها ساخته‏اند، گنگ است. شما ببینید انتخابات افغانستان که یکی از درازدامن ترین انتخابات جهان است، شش ماه پیش قصه اش شروع شده بود تا چندماه دیگر هم ادامه دارد، اما کمتر رسانۀ را پیدا می‏شود که بیاید باریکی های قانون انتخابات، این که کمیسیون انتخابات چطور عمل می کند، اهمیت رای دهی و مسایلی به این شکل را روشن سازد. یا مثلا، تا حال درمورد این که اگر شهروندی بخواهد از یک کارمند کمسیون انتخابات شکایت کند، باید چه فرایندی را طی کند؟ منظورم این است که در این بازار گرم و پرسروصدا، شما اطلاعات مفید کم می یابید. این یک خلا است. رسانه های بین المللی به این موارد نمی پردازند. بها نمی دهند. این می ماند به دوش رسانه های داخلی. مثلا برای واشنگتن پوست، تأثیر بین المللی و منطقوی انتخابات مهم است. اما مخاطب داخلی به یک‏مجموعه اطلاعات دقیق نیاز دارد. مثلن روند شکایت انتخاباتی چه گونه است. چه بروشوری وجود دارد؟ از کجا باید اطلاعات بگیرند»؟
مختار پدرام در این مورد می‏گوید: «رسانه‏ها تفاوت میان نامزدان در نظر نگیرند. درست است یک نامزد نفوذ بیشتر دارد نامزد دیگر نفوذ ندارد. اما اصل بی طرفی این را می رساند که هر دو نامزد، نامزد انتخابات اند. کمیسیون مستقل انتخابات آنها را اجازه نامزد شدن داده است. پس از لحاظ قانونی حق برابر دارند و رسانه باید در خبر رسانی خود این مسأله را جدی بگیرد».
اکنون که شمارش معکوس برای رسیدن به روز برگزاری انتخابات شروع شده است، مردم بیش از هر زمانی دیگر، خواهان اطلاعات دقیق در مورد انتخابات میباشند. رسانهها در طی روزهای آینده درکنار آنکه باید از جرین کارزارهای انتخاباتی اطلاعرسانی و نظارت نمایند، باید مسوولیت اخلاقیشان را درمورد تشویق مردم برای رفتن به پای صندوقهای رای، آگاهیدهی سالم از کیفیت این پروسه و کمک به فضای ملتهب روانیِ جامعه، ادا نمایند. چیزیکه با وظیفه شناسی، برخورد سالم با انتخابات و احترام به خرد جمعی شهروندان، بدست خواهد آمد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

در 2014 قرار است چه اتفاقی بیفتد؟